رضا در لغت به معناى خشنودى، خوشدلى و تسلیم شدن است و در اصطلاح عرفانى
عبارت است از رفع کراهت قلب نسبت به مقدرات و شیرین شدن سختیهاى احکام قضا و
قدر.
سالک پس از واگذار کردن امور به دست حاکم عادل، از تصمیمات و احکام
صادره از ناحیه وکیل خود ناراضى و ناخشنود نمى گردد و زبان حالش همان دعاى
پیامبر اکرم(ص) است که: «اللهم انى اسئلک ایمانا تباشر قلبى و یقینا صادقا
حتى اعلم انه لن یصیبنى الا ما کتبت لى والرضا بما قسمت لى». (۱)
مقام رضا نهایت مقام سالک است و سالکى که در این گام مى نهد بهشت و
رضوان خداوند نصیبش خواهد شد. از این رو بزرگان عرفان گفته اند، رضا مقام
واصلان است نه مقام سالکان. زیرا سالک پس از طى منازل و مقامات به درجه اى
از یقین مى رسد و متصف به صفت طمانینه مى گردد. در حقیقت واصل کوى دوست و
صاحب مقام رضا، کسى است که دلش به نور یقین روشن مى گردد و چشم بصیرتش با
مشاهده و معاینه حسن تدبیر الهى نورانى مى شود سپس به مقام رضا گام مى نهد.
راضى بودن از قضاى الهى یعنی اعتراض نکردن و خمشگین نشدن از آن چه پیش
مى آید. خداوند متعال در مقام مدح کسانى که به قضاى الهى راضى و خشنودند،
مى فرماید: رضى الله عنهم و رضوا عنه؛ خداوند از آنان راضى است و ایشان از
خدا راضى اند.
امید آنکه ما هم که خود را پیرو و رهرو آن امام همام می دانیم قدری در سلوک آن بزرگان دین اندیشه کنیم و در حد توان به کار گیریم.
- ۹۸/۰۴/۲۳